31 متن کتاب که باعث گریه ما در سال 2017 شد

1 تو هم آتش هستی و هم آبی که آن را خاموش می کند. شما راوی ، قهرمان داستان و طرفدار هستید. شما قصه گو هستید و داستان روایت شده است. شما چیزی برای کسی هستید ، اما شما نیز خودتان هستید.

- جان گرین ، لاک پشت ها تا انتها





2 این پوستی بود که شما را از جهان محافظت می کرد - این عشق به شخص دیگری بود که زندگی خود را با او در میان گذاشتید.

- الیزابت استروت ، هر چیزی ممکن است

3 وقتی نمی توانید دردی را در بدن خود مشخص کنید ، به نظر می رسد که کل جهان با آن می تپد. درختان درد ، پنجره ها را از درد روشن کردند ، شبهای چهارشنبه درد. پیانوها از درد شعله ور می شوند و ترازو به گریه می افتد.

- پاتریشیا لاک وود ، پدربزرگ

چهار



5 غم این است که غذا به سرعت بلعیده می شود ، در گلو گیر می کند و نفس کشیدن را تقریباً غیرممکن می کند.

- جسمین وارد ، بخوانید ، بدون دفن ، بخوانید

6 در سنین پایین آموختم که مردم اشتباه می کنند و شما باید تصمیم بگیرید که آیا اشتباهات آنها از عشق شما به آنها بزرگتر است یا خیر.

- آنجی توماس ، Hate U Give

7 عشق ورزیدن به معنای اجتناب ناپذیری است که روزی قادر نخواهید بود از آنچه برای شما ارزشمند است محافظت کنید.

- محسن حمید ، از غرب خارج شوید

8 غم و اندوه آن چیزی بود که شما به جرم لازم زندگی بدون آنها احترام گذاشتید.

- کامیلا شمسی ، خانه آتش

9



10 جنسیت یک بازی پوسته است. مرد چیست؟ هرچی زن نیست زن چیست؟ هرچه که مرد نیست. روی آن ضربه بزنید و توخالی است. زیر پوسته ها را نگاه کنید: آنجا نیست.

- نائومی آلدرمن ، قدرت

یازده تا زمانی که هیولاها را ملاقات نکنید واقعی نیستند.

- ویکتور لاوال ، دمدمی

12 اگر شما از آن دسته افرادی هستید که توانایی صعود به اعماق اقیانوس ، توانایی شنا در آبهای تاریک بدون ترس ، توانایی شگفت انگیز برای حرکت در بدترین بشقاب های زندگی و مردن را ندارند ، در این صورت شما همچنین توانایی بازگرداندن چیزی به سطح که به دیگران کمک می کند به نحوی که آنها نمی توانند خود را بدست آورند.

- لیدیا یوکناویچ ، مانیفست Misfit's

13 رها کردن فراموش کردن نیست. این چشمان شما را به خوبی هایی که از بدی ها رشد کرده اند باز می کند ، زندگی که از پوسیدگی شکوفا می شود.

- امیلی هنری ، یک میلیون جون

14



پانزده زندگی او معماری ، زیبا و زاویه دار است ، زیبایی زیبایی است ، و زندگی من خورشتی است ، مخلوط آبدار و شلخته از مواد و احساسات و عواطف ، نمک و ادویه زیاد ، اضطراب زیاد ، همیشه کمی دریبل در قسمت جلویی پیراهن من. اما آیا آن را چشیده اید؟ خوشمزه است.

- جامی آتنبرگ ، همه بزرگ شده اند

16 دلیلی داشت که او عاشق پرواز بود. تقریباً همه چیز از راه دور زیباتر به نظر می رسید ، زمین در هنگام صعود کامل تر می شد و به دیدن جهان از چشم خدا نزدیک می شد ، حومه ها و کاخ های انسان ناپدید می شدند ، قله ها و دره های جغرافیا محو می شدند و تبدیل به قلم موی قلم مویی بر الهی می شدند. کره.

- ویت Thanh Nguyen ، پناهندگان

17 نوشتن ارتباط با شخص صمیمی ناشناخته ای است که همیشه در دسترس است ، راهی که وفاداران به خدا روی می آورند.

- آریل لوی ، قوانین اعمال نمی شود

18 آیا می دانید چگونه وقتی مردم واقعاً گرسنه هستند مجبور می شوند غذای غیرقابل خوردن را بخورند؟ چمن و خاک و امثال آن؟ که در مورد عشق نیز اتفاق می افتد. اگر عشق را به اندازه کافی می خواهید ، شروع به خوردن جانشینان مضر مانند توجه و دارایی می کنید.

- آلیسا نوتینگ ، ساخته شده برای عشق

19



بیست. ما بدون نعمت های سریع و ساده خود هیچ چیز نیستیم ، بدون کسانی که مایلند خوش بینی را به گردن اندوه بکشانند و بخواهند اجازه ورود به ما داده شود ، گروه کر کاملی از صداها که پشت سر آنها آواز می خوانند.

-حنیف ویلیس عبدالرقیب ، آنها نمی توانند ما را بکشند تا ما را بکشند

بیست و یک. مامان شما خون و استخوان شماست قبل از اینکه بدن شما حتی بداند چگونه آن را درست کند.

—اسکاچی کول ، یک روز همه ما مرده خواهیم بود و هیچ کدام اهمیتی نخواهد داشت

22 'بهشت دنیایی است که در آن همه چیز / پناهگاه است و هیچ چیز تفنگ نیست.'

- دانز اسمیت ، ما را مرده صدا نکنید

2. 3. مدام به کیفیت ناهموار زمان فکر می کردم - به این شکل که تقریباً همیشه آنقدر خالی بود ، و سپس چند روز بدون هیچ هشداری آنقدر متراکم و زنده و واقعی به نظر می رسید که به نظر می رسید غیرقابل انکار است که زندگی آن چیزی است که واقعی است سرانجام طبیعت آشکار شد

- الیف باتومن ، ادم سفیه و احمق

24



25 افشای مهربانی بدتر از بی رحمی است. راهی برای برابری با آن وجود ندارد. جایی برای قدردانی از او نیست ، و بنابراین در بدن او می تپد.

ایلی امیلی روسکوویچ ، آیداهو

26 من قوی تر از شکسته ام هستم

- روکسان گی ، گرسنگی

27 'در اینجا ما به چیزی که من سعی می کنم بفهمم نزدیک تر هستیم: آن گشودگی به ترس. ما قلب و نیشگون هستیم. ما جزر و مد را سوار می شویم. ما به مقاومت اعتقاد داریم ؛ ما هم از مبارزه و هم از شناور ساخته شده ایم. '

- نینا ریگز ، ساعت روشن

28



29 گناه یک شبح است. گناه روایت ها را قطع می کند. این کار را بی تعارف انجام می دهد. ارواح آداب معاشرت ندارند. آنها برای چه چیزی به آن نیاز دارند؟ '

- میریام گوربا ، منظور داشتن

30 اگر خرگوش از اسطوره ساخته شده بود ، زمینی که او در آن خراشیده بود نیز چنین بود. در حال حاضر انباشته از چنگال درختان ، زمانی که کل استان جنگل بود و هنگام وزش باد می توان ارواح جنگل باستانی را مشخص کرد. خاک زنده با داستانهای پاره شده بود که بارها و بارها پوسید و سپس بار دیگر شکل خود را پیدا کرد و از زیر بوته عبور کرد و به زندگی ما بازگشت.

- فیونا موزلی ، المت

31 دنیا خیلی بزرگ شده گاهی اوقات ، من حتی نمی توانم خود را در تمام این عشق و ترس تحمل کنم.

- شرمان الکسی ، مجبور نیستی بگویی دوستم داری

نکات واقعی

توصیه می شود